برکناری مرسی و مبارک از دیدگاه رسانه‌های غربی
ارسالی صمیمی ارسالی صمیمی

                 

                                   

رسانه‌های غربی از زمان برکناری حسنی مبارک، رئیس‌جمهور اسبق مصر در ژانویه 2011 تا شب چهارشنبه 3 ژوئیه 2013 یعنی آخرین روز حکومت محمد مرسی، رئیس‌جمهوری برکنار شده این کشور توجه ویژه‌ای به اوضاع سیاسی مصر نشان دادند.

شبکه خبری اسکای نیوز عربی، همزمان با وقایع مصر و جنجال مطبوعاتی در خصوص حوادث سیاسی این کشور در گزارشی به بررسی مساله برکناری مرسی و مبارک از دیدگاه رسانه‌های غربی پرداخته و چنین می‌نویسد:

25 ژانویه 2011

"شگفت‌آمیز" عنوانی است که بخش اعظمی از رسانه‌های غربی از آن برای توصیف انقلاب 25 ژانویه استفاده کردند اما ظاهرا محافظه‌کاری و احتیاط تنها توصیفی است که این رسانه‌ها از حوادث اخیر مصر و انقلاب یا کودتای سوم ژوئیه دارند چنانکه روزنامه گاردین انگلیس در توصیف انقلاب ژانویه ‌آن را "بزرگترین انقلاب تمام تاریخ بشر" توصیف می‌کند.

روزنامه دیلی تلگراف نیز در سرمقاله خود از این انقلاب با این جمله یاد می‌کند که "نیروی ملت تاریخ مصر را می‌سازد".

شبکه خبری سی ان ان آمریکا نیز از شگفتی و شیفتگی‌اش نسبت به انقلابی که به پایان دوران 30 ساله حسنی مبارک انجامید پنهان نکرد و اعلام کرد: اولین باری است که در تاریخ، مردمی را می‌بینیم که خودشان انقلاب می‌کنند سپس خودشان خیابان‌ها را تمیز می‌کنند.

3 ژوئیه 2013

روزنامه نیویورک تایمز در اولین شماره خود پس از برکناری محمد مرسی چنین می‌نویسد: چهره‌های نظام سابق پس از عزل اولین رئیس‌جمهور منتخب مصر به دست ارتش قدرتشان را بار دیگر به دست آوردند.

این روزنامه به سرکوب شمار زیادی از اعضای گروه اخوان المسلمین بسته شدن کانال‌ها و شبکه‌های مربوط به این گروه و بازگشت مسئولان سابق به پست‌های کلیدی اشاره کرده و آن را شاخصی برای بازگشت دولت پلیسی در مصر دانست.

این روزنامه در عین حال اعلام کرد: در حالی که مرسی و اخوان المسلمین اعتراض‌های مردمی را توطئه توصیف می‌کنند باید گفت، توطئه نمی‌تواند میلیون‌ها مصری را به خیابان‌ها بکشاند.

روزنامه نیویورک تایمز در ادامه نوشت: شمار زیادی از تحلیلگران تاکید دارند که تظاهرات اخیر مصر از لحاظ تعداد بی‌سابقه و در حقیقت پیامی به همه گروه‌های اسلامگرا در منطقه بود.

این روزنامه آمریکایی نوشت: تغییر نظام با استفاده از زور به پیچیده‌تر شدن اختلافات میان اخوان المسلمین و دستگاه امنیتی که مبارک پایه‌گذاری‌ کرده بود انجامید به نحوی که نیروهای امنیتی مرسی را بازداشت و عملیات بازداشت صدها تن از رهبران اخوان المسلمین را آغاز کردند.

روزنامه واشنگتن پست آمریکا نیز در این خصوص می‌نویسد: رهبران عرب از عربستان تا سوریه از برکناری مرسی خوشحالند.

این روزنامه نوشت: برکناری مرسی لحظه‌ای کمیاب در وحدت میان کشورهای منطقه بود.

واشنگتن پست درباره ابراز خرسندی کشورهای عربی از برکناری مرسی چنین نوشت: اظهارات رضایت‌آمیز رهبران عرب در واکنش به برکناری مرسی به دست ارتش، شکست مرسی در جذب هم‌پیمان از خارج از مصر را نشان داد هرچند وی در داخل مصر نیز در جلب حمایت مردمی شکست خورد.

این روزنامه افزود: مرسی پس از دنبال کردن سیاست‌های خارجی نامنظم و بررسی نشده، دوستان قدیمی و دشمنان مصر را به یک اندازه از این کشور بیزار کرد.

واشنگتن پست همچنین نوشت: سیاست خارجه مرسی بسیار آشفته بود؛ همزمان با تلاش برای تعدیل روابط تیره مصر با ایران "جهاد" علیه شیعیان سوریه را دنبال می‌کرد و همین امر واکنش‌های بین‌المللی نسبت به برکناری وی را متفاوت کرد.

مجله اکونومیست انگلیس نیز نوشت: مصر در حال حاضر در فاجعه بزرگی به سر می‌برد اما به رغم بی‌کفایتی مرسی برکناری وی تاسف‌آور بوده و خوشحال کننده نیست.

روزنامه انگلیسی دیلی تلگراف نیز در این باره می‌نویسد: دولت آمریکا مقامات ارتش مصر را برای برگزاری انتخابات زودهنگام و تهیه هر چه سریعتر جدول زمانی انتقال قدرت به غیر نظامیان تشویق کرده است.

روزنامه لوموند فرانسه نیز در خصوص واکنش‌های جامعه جهانی در این خصوص نوشت: واکنش‌های جهان و دولت‌های غربی به برکناری مرسی آمیزه‌ای از تنفر، نگرانی، محکومیت و حتی آمادگی برخی از کشورها برای همکاری با دولت جدید مصر بود.

این روزنامه ادامه داد: میان صحبت از انقلاب یا کودتای نظامی هیچ یک از ابرقدرت‌های غرب از اصطلاح کودتا استفاده نکردند و این همان چیزی است که احتمالا دموکراسی آن را محکوم می‌کند اما با این وجود کشورهای غربی خواهان انتقال سریع به دموکراسی هستند.

روزنامه فیگارو فرانسه نیز نوشت: چیزی که در مصر اتفاق افتاد آغاز پایان اسلام سیاسی در جهان عرب بود.

این روزنامه افزود: اسلام‌گراهای مصر امروز در حالتی از تشویش قرار داشته و تنها برای حفظ آبرویشان مقاومت می‌کنند.

 

استراتفور: قدرت در مصر همیشه در اختیار نظامیان است/سیاستمداران موقتی هستند

ارتش مصر با حمایت از تظاهرات‌هایی که در سالگرد ریاست‌جمهوری «محمد مرسی» آغاز شد، تنها طی 3 روز وی را از قدرت خلع کرده و اخوان‌المسلمین را از قدرت کنار زد.

 اندیشکده آمریکایی «استراتفور» در گزارشی با موضوع تحولات اخیر مصر، نوشته است سال‌هاست که نظامیان قدرت را در مصر در اختیار دارند و ساختار قدرت همواره در این کشور ثابت بود است؛ تنها ظاهر حکومت‌هاست که در این کشور تغییر می‌کند.

در بخشی از این یادداشت ضمن اشاره به برگزاری انتخابات در مصر، روی کار آمدن «محمد مرسی» و حالا سرنگونی وی، آمده است: اما همیشه در مصر موضوع اصلی چیز دیگری است. با اینکه یک ژنرال در سال 2011 از قدرت کنار رفت، اما همان زمان هم تضمینی نبود که رژیم نظامی باقی نماند، نظامیان حتی اگر در قدرت هم نباشند، اما نهایتا گرداننده‌های اصلی صحنه قدرت سیاسی در مصر هستند. حتی در مورد یکسال گذشته که مرسی هم قدرت را در اختیار داشت، می‌توان در مورد اینکه آیا واقعا ارتش قدرت را از دست داده بود، بحث کرد. ضمنا همانطور که پیشتر در مورد این بحث کردیم که سقوط مبارک اقدامی مهندسی‌شده توسط ارتش برای کنار گذاشتن مبارک مسن بوده و او مقاومت کرده، حالا هم می‌توانیم در مورد این بحث که ارتش حتی زمانی که در پشت صحنه بود و به ظاهر حذف شده بود، اما باز هم قدرت تصمیم‌گیرنده در مصر بود.

در سال 1952 بود که کلنل «جمال عبدالناصر» پایه‌گذار مصر مدرن شد. وی عقیده به دنبال مدرن کردن مصر بود و اعتقاد داشت که تنها ابزار واقعی برای انجام این کار، ارتش است. او یک سکولاریست بود که به اتحاد اعراب و نه مسلمانان معتقد بود. او یک سوسیالیست بود، اما کمونیست نبود. از همه مهمتر، او یک افسر ارتش مصر بود که به این اصل اعتقاد داشت که این نظامیان هستند که ثبات را برای ملت مصر به ارمغان می‌آورند.

نویسنده این یادداشت می‌افزاید: زمانی که «بهار عربی» رخ داد، میراث‌داران ناصر، از ناآرامی‌ها برای مجبور کردن مبارک به کناره‌گیری استفاده کردند و خودشان کنار نشستند. بررسی این موضوع هم جالب توجه است که ببینیم آیا آن‌ها (نظامیان) واقعا به اینکه تحت نظر دولتی به رهبری اخوان‌المسلمین تنها به قدرت رسمی خود اتکا کنند یا خیر. به هر حال، واقعیت این است که مرسی به چند دلیل هیچ‌گاه کنترل کاملی بر تشکیلات دولت نداشت، یکی به جهت ضعف سیاسی او، یکی به دلیل اینکه اخوان‌المسلمین آماده حکومت کردن نبود و یکی هم به این دلیل که نظامیان هرگز کنار نرفتند.

همین امر به محرک و عاملی تبدیل شده که اکنون در تظاهرات‌های «تابستان مصری» (مرحله بعد بهار عربی) به بالاترین حد رسیده. به نظر می‌رسد سران مخالفان از دموکراسی مشروطه اعتقاد داشته و از آن حمایت کنند. اما صحبت کردن در مورد اینکه مردمی هم که در خیابان هستند چنین اعتقادی داشته باشند، و همچنین اینکه آیا آن‌ها فقط مخالفان ساده اخوان‌المسلمین هستند یا نه، کار دشواری است، اما ما فکر می‌کنیم که این مردم بیش از آنکه دغدغه مبانی لیبرالیسم را داشته باشند، به دنبال غذا و شغل هستند. به هر حال، اعتراضاتی شکل گرفته و باز هم این ارتش بود که وارد عمل شد.

ارتش از یکسو مخالف هرج و مرج در کشور است، چراکه خود باید به آن پایان دهد. اما از سوی دیگر، نظامیان به اخوان‌المسلمین بی‌اعتماد بودند و از کنار رفتن آن‌ها خوشحال شدند. ارتش یکبار دیگر، نظیر سال 2011 برای برقراری نظم و البته شکل دادن به ساختار سیاسی، وارد عمل شد. آن‌ها مرسی را برکنار کردند، و فعالانه وی را با سرانی سکولارتر و البته لیبرال، جایگزین کردند.

طنز موضوع در بهار عربی در مصر آنجاست که با اینکه افراد جدیدی روی کار می‌آیند، اما عملا رژیم و ساختار اساسی صحنه سیاست مصر، هیچگاه دستخوش تغییر نمی‌شود. نظامیان همچنان به عنوان نیروی قالب باقی می‌مانند، وی در حالی که هوشمندانه ترکیب مصر را شکل می‌دهند، برای آن‌ها مهم است که در ادامه حیات مصر و شکل‌دهی به آینده آن نیز نقش داشته باشند.

نویسنده این یادداشت در پایان می‌نویسد: این نظامیان هستند که اوضاع را به هم می‌ریزند، مدیریت می‌کنند و تغییرات را ایجاد می‌کنند. دیگران، تمام سیاستمداران مصری، می‌آیند و می‌روند، نقشی کوتاه ایفا می‌کنند و به راه خودشان می‌روند. اما نظامیان و معترضان همچنان به نمایش طولانی، پیچیده و پیوسته‌شان ادامه می‌دهند. 








July 6th, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی